به گزارش مشرق، محمد ایمانی در یادداشتی نوشت: نمیدانم برخی رسانههای خودی چه علاقهای دارند به شبهه افکنیهای آقای ظریف -در حالی که پالس ترس و ناتوانی و خستگی به دشمن میدهد- تریبون و ضریب بدهند؟! اگر به افق فلسطین نشد، آخرین خبر!
ظریف این بار مدعی شده، سخنانش گذشتهاش مبنی بر اینکه آمریکا میتواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را نابود کند، تحریف شده است. میگوید: "من گفتم قدرت ما مردم است، نه توان دفاعی؟! امروز هم میگویم، باز هم خواهم گفت، چون حرف امام(ره) است که مردم پایه قدرت ما هستند. بد گفتم؟!".
ابتدا ببینیم ظریف،۱۲ آذر ۱۳۹۲ در دانشکده فنی دانشگاه تهران چه گفت. این ویدئوی سخنان اوست (https://www.aparat.com/v/ecSaI): "غربیها از چهارتا تانک و موشک ما نمیترسند. از این مردم میترسند. آیا شما فکر کردهاید که آمریکا که با یک بمبش میتواند تمام سیستمهای نظامی ما را از کار بیندازد، از سیستم نظامی ما میترسد؟».
اولا آقای ظریف در جفایی آشکار، سعی میکند موضع جنگ هراسانه خود و به رخ کشیدن قدرت نظامی آمریکا را به امام خمینی (ره) نسبت میدهد؛ در حالی که مواضع امام در شکستن ابهت آمریکا و پایه ریزی شکستهای بعدی آن روشن است.
غلامعلی رجایی در کتاب خاطرات جمع آوری شده از برخی مسئولان نقل میکند هنگامی که ناو آمریکایی به آبهای خلیجفارس آمده و ایران را تهدید کرده بود، از امام استفسار کردیم. امام در پاسخ فرمود:
اگر من جای شما بودم وقتی سر و کله اولین ناو جنگی امریکایی در آبهای خلیجفارس ظاهر شد همان وقت آن را با موشک میزدم تا ناو دومی جرآت نکند بعد از او وارد خلیجفارس بشود". (ج ۲۱ صحیفه نور؛ ص ۸۹)
حضرت امام (ره) همچنین در مقطعی دیگر، خطاب به آمریکاییها فرمودند :"اخطار میکنم که تا دیر نشده و در باتلاق مرگ فرو نرفتهاید، از خلیج فارس بیرون روید. همیشه اینگونه نیست که هواپیماهای مسافربری ما توسط ناوهای جنگی شما سرنگون شود؛ که ممکن است فرزندان انقلاب ناوهای جنگی شما را به قعر آبهای خلیج فارس بفرستند".
ایشان، این سخنان قاطع را در روزگاری فرمود که ایران، هنوز یک هزارم اقتدار نظامی فعلی -مانند سرنگونی یا غنیمت گیری پهپاد های مدرن آمریکایی و شخم زدن پایگاه های آنها با موشک ها و پهپاد های قدرتمند نقطه زن- را نداشت و عمق نفوذش تا عراق و سوریه و لبنان و یمن پیش نرفته بود.
هیچ جای صحیفه امام (ره)، جمله ای پیدا نمی کنید که کمترین شباهتی به ادبیات امثال آقای ظریف در بزرگ نمایی قدرت آمریکا داشته باشد؛ آن هم ادعای توان نابودی همه سیستم نظامی با یک بمب!
شاید کسانی بگویند حالا که ظریف ولو با انکار، حرف غلطش را پس میگیرد، مصلحت این است که ما هم بپذیریم و عبور کنیم.
این تلقی، هنگامی درست است که امثال ظریف و روحانی، همین روزها در میانه جنگ افروزی آمریکا و اسرائیل، اصرار بر رعب افکنی و جنگ هراسی نداشته باشند و ادبیات مسموم شان، موجب پالس دادن به دشمن برای جنایات افزون تر در منطقه نشود.
آقای ظریف میگوید منظورش در سخنان ۱۰ سال قبل، تاکید بر پشتوانه مردمی جمهوری اسلامی بوده و نه انکار افتخارات نظامی. فعلا کاری نداریم که مبنای برجام ۲ و ۳ و ادبیات امثال مرحوم هاشمی، مزاحم انگاری اقتدار نظامی و نفوذ منطقه ای بود و طیف مذکور اگر میتوانست، این توانمندی را هم در مذاکره به حراج میگذاشت و سایه ناگزیر جنگ را پس از خلع قدرت از کشور، بر سر مردم میکشاند!
آنچه باید در این نوشته تاکید کنیم، تحریف و تهمت آقای ظریف و زدن عقبه قدرت مردمی کشور، پس از انکار توان نظامی است. او همین چند روز قبل با دامن زدن به دو دستگی میان دولت و نظام مدعی شد:
"اگر پای ایران را به جنگ بکشانند، برای مقامهای حاکمیتی اتفاقی نمیافتد؛ آنی که بمب میخورد، از بین میرود و تحریم میشود، مردم هستند. مردم، از هزینه دادن روی این موضوع خستهاند، حق هم دارند. مردم ایران از سیاست دولت ما که تلاش میکند از فلسطینیها هم داغ تر باشد، خستهاند".
آقای ظریف با ادبیات مسموم خود، هم توانمندی بازدارنده نظامی و هم پشتوانه مردمی را انکار میکند؛ آن هم درست در زمانی که باید در مقابل تهدید های دشمن، شجاعانه و با قاطعیت موضع گرفت.
ادبیات جفاکارانه او در حالی است که ماشین نظامی آمریکا در عراق و افغانستان و سوریه در گل ماند و با سرشکستگی مجبور به عقب نشینی شد. او در حالی خستگی خود را به مردم نسبت می دهد که در اوج سازش طلبی طیف متبوعش، تشییع دشمن شکن و ده ها میلیونی سردار سلیمانی را به چشم دید و دو سال بعد اذعان کرد:
«قبل از شهادت شهید سلیمانی، در تمامی نظرسنجیهایی که ما داشتیم، از سال ۹۶ تا ۹۹؛ محبوبیت من از ۹۰، آمد روی ۶۰ درصد، و محبوبیت شهید سلیمانی، رفت روی ۹۰ درصد. مردم ما، #قهرمان_بودن_در_منطقه_را_می_پسندند. ما هم نوکر مردم و هم نوکر آنچه می پسندند، هستیم».
ترویج سازش طلبی و جنگ هراسی، آن هم در مقاطعی که دشمن گستاخانه تهدید میکند، بوی خردستیزی و تهدید افزایی میدهد. این ادبیات مسموم را باید دشمن داشت و قائلانش را تهدید امنیت ملی انگاشت.
بلانسبت آقای ظریف، هنگامی که اشعث بن قیس (سر دسته سازش طلبان در صفین، و عامل تحمیل حکمیت) به سخنان امیر مومنان (ع) اعتراض کرد و با ژستی "نصیحت گرانه" گفت "یا امیر المومنین! این که گفتی، به ضرر و خلاف مصلحت توست، نه به نفع تو!"؛ حضرت پاسخ داد: "مَا یُدْرِیکَ مَا عَلَیَّ مِمَّا لِی عَلَیْکَ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ اللَّاعِنِینَ ... إِنَّ امْرَأً دَلَّ عَلَی قَوْمِهِ السَّیْفَ وَ سَاقَ إِلَیْهِمُ الْحَتْفَ لَحَرِیٌّ أَنْ.
تو چه میفهمی چه چیز به ضرر من است یا نفع من؟ لعنت خدا و لعنت کنندگان بر تو باد ... کسی که شمشیر دشمن را به سوی قوم خود راهنمائی کند و مرگ را به سوی آنها بکشاند، سزاوار است نزدیکانش با او عداوت بورزند و بیگانگان، از او در امان نباشند". (خطبه ۱۹ نهج البلاغه).